loading...
طاووس
هادی شایق عین الدین بازدید : 369 پنجشنبه 21 بهمن 1395 نظرات (0)


با سلام.اگه ما چند تا مقاومت داشتیم  که اندازش برای مدار مناسب نبود میتونیم اونارو بهم ببندیم و به مقدار مناسب و مطلوب دست پیدا کنیم.بهم بستن مقاومت چند نوع است که ما در اینجا فقط دو نوع اونو بررسی میکنیم, یعنی موازی و سری.در اینده ای نزدیک بقیه بهم بستن هارو نیز بررسی خواهیم کرد.

هادی شایق عین الدین بازدید : 301 پنجشنبه 18 آذر 1395 نظرات (0)
هادی شایق عین الدین بازدید : 179 دوشنبه 24 اسفند 1394 نظرات (0)

دو تیمی که در آزمایشگاه بین المللی شتاب دهنده ذراتTevatron واقع در باتیویا کار می کردند٬ نشانه هایی از نسل جدید ذرات بنیادی پیدا کرده اند که می تواند به سه نسل قبلی که تاکنون می شناختیم اضافه شود. اما این ذرات جدید چه چیز خاصی میتوانند داشته باشند؟


اگر این ذرات واقعا وجود دارند باید درباره معمای چندین ساله ای که چگونه جهان در نخستین لحظات خود بعد از انفجار بزرگ از خودویرانگری اجتناب کرد توضیحی داشته باشند. در ابتدا گزارشی از آنچه تاکنون میدانیم به این شرح داریم. هر یک از سه نسل معلوم ماده دربرگیرنده دو نوع ذره بنیادی به نامهای کوارک و لپتون است. لپتونهای نسل اول شامل الکترون و نیوترینو (نوترون خودی یا مانوس) هستند


برای خواندن به ادامه مطلب بروید.
هادی شایق عین الدین بازدید : 408 دوشنبه 24 اسفند 1394 نظرات (0)

مقدمه:  اما در واقع یک ریسمان از چه چیزی ساخته شده است؟ یک ریسمان یک مقدار کوچک انرژی است و در اینجا هیچ چیزی کوچکتر از این مقدار انرژی نیست.


در نظریه ی ریسمان به جای اینکه هر ذره را مستقل در نظر بگیریم به صورت رشته ای پیوسته با شکلهای مختلف درنظر میگیریم , مثلا الکترون را می توان مانند یک النگو رشته ای بدانیم که دو سرش بهم گره خورده و حلقه دایره ای تشکیل داده است. علت بوجودآمدن این نظریه این بود که گرانش با کوانتوم مشکل دارد. همچنانکه گفته شد در دنیای ما چهار نیروی اصلی بنامهای الکترومغناطیسی، هسته ای قوی، هسته ای ضعیف و گرانشی وجود دارد. سه نیروی اول به ترتیب می توانند با هم در انرژیهای بالا متحد شوند و یک نظریه واحد داشته باشند. یعنی انشعاباتی از یک نظریه ی اصلی باشند. اصطلاحاٌ می گویند این سه نظریه در انرژیهای بالا تقارن دارند و در انرژیهای معمولی دچار شکست خودبخودی تقارن می شوند. اما چهارمین نیروی اصلی یعنی گرانش دو مشکل اساسی داردیکی وحدت نیافتن با سه نیروی دیگر و دیگر اینکه اگر ذرات را نقطه ای در نظر بگیریم، سطح مقطع برهم کنش نیروی گرانشی بین دو ذره ی نقطه ای که بهم نزدیک می شوند طبق نظریه ی کوانتومی بی نهایت بدست می آید. از اینرو ذرات بصورت ریسمانهای یک بعدی در نظر گرفته شدند. مثلا الکترون یا کوارکها همگی ریسمانهای بسته و حلقوی با شکلهای مختلفند. در این تصورجدید، دیگر برهم کنش ذرات در زمان و مکان خاص رخ نمی دهد بلکه شما دو حلقه دارید که در فضا بهم نزدیک می شوند و با عکسبردای تخیلی یک پوسته به شکل شلنگ نمایش داده می شود. مثل اینکه دو شلنگ بهم برخورد کرده باشند و دو شلنگ جدید بوجود آورده باشند. در این نظریه هم وحدت میسر است و هم بینهایتهای گرانش کوانتومی برطرف می شود.




هادی شایق عین الدین بازدید : 545 دوشنبه 24 اسفند 1394 نظرات (0)

این درس یکی از مهمترین دروس گرایش دیجیتال مهندسی برق و همین طور مهندسی کامپیوتر است. هدف از این درس آشنایی با اصول و تحلیل و طراحی مدار های منطقی دیجیتال ، طراحی سیستمی توسط مدارهای مجتمع قابل برنامه ریزی (PLD) و زبان توصیف سخت افزار است. 

هادی شایق عین الدین بازدید : 578 سه شنبه 18 اسفند 1394 نظرات (0)


جیمز کلرک ماکسول ، که در سال کشف قانون القای فاراده به دنیا آمد ، بیشتر عمر کوتاه اما پر بار ، خود را در راه تدوین مبانی نظری کشف های تجربی فاراده صرف کرد.

جیمز کلرک ماکسول (James Clerk Maxwell) ، که در سال کشف قانون القای فاراده به دنیا آمد ، بیشتر عمر کوتاه اما پر بار ، خود را در راه تدوین مبانی نظری کشف های تجربی فاراده صرف کرد. و به این ترتیب توانست معادلات احساسی خود را که بعد او تحسین همگان را برانگیخت، ابداع کند.

بطوری که انیشتین با دو شکافی زیاد در معادلات ماکسول ، به نظریه نسبت رهنمون شد. انیشتین بزرگترین تحسین کننده ماکسول ، درباره او نوشت: "احساسات او را در لحظه ای تصویر کنید که معادلات دیفرانسیل فرمولبندی می شد. توسط می برایش ثابت کردند که میدانهای الکترومغناطیسی به صورت امواج قطبیده و با سرعت نور منتشر می شوند."

شباهت معادلات ماکسول با معادلات دیگر

در مطالعه مکانیک کلاسیک و ترمودینامیک به یک سری قوانین و معادلات برخورد می کنیم که تا حد امکان یک موضوع را بطور کامل بیان می کنند. مثلا در مکانیک کلاسیک قوانین حرکت نیوتن نقش کلیدی بازی می کنند، به گونه ای که تشریح حرکت بدون استفاده از این قوانین عملا غیر ممکن است. در ترمودینامیک نیز سه قانون اساسی وجود دارند که همواره بحث های ترمودینامیک پیرامون این قوانین صورت می گیرد.

اغراق نکرده ایم که اگر بگوییم کلیه مباحث الکترومغناطیس کلاسیک بر اساس معادلات ماکسول صورت می گیرند. البته معادلات دیگری مانند معادله مربوط به شدت میدان الکتریکی و موارد دیگر نیز وجود دارند، اما همه این کمیتها باید به گونه ای تعیین شوند که معادلات ماکسول را ارضا کنند، یعنی جهت امتحان درست یا غلط بودن محاسبه یک کمیت مانند میدان الکتریکی یا میدان مغناطیسی کافی است، کمیت مورد نظر در معادلات ماکسول قرار دهیم، اگر در این معادلات صدق کرد، نتیجه محاسبه درست بوده ، در غیر این صورت نتیجه محاسبه غلط خواهد بود.

تاریخچه

ماکسول نظریه الکترومغناطیس خود را در کتابی تحت عنوان "رساله ای درباره الکتریسته و مغناطیس" که در سال ۱۸۷۳ یعنی درست ۶ سال قبل از نوشتن ، انتشار یافت، ارائه داد. اولیور هوی ساید (Oliver Heaviside) ، که به عنوان فردی بسیار خود آموخته و تلگرافچی بیکار شده شهرت داشت، نظریه الکترومغناطیس را در سالهای ۱۸۷۰ بخوبی فرا گرفته بود و همان اوست که نظریه ماکسول را در قالب چهار معادله ای که امروزه می شناسیم، در آورده است.

مقایسه قوانین حرکت نیوتن با قوانین ماکسول

گفتیم که معادلات ماکسول ، در الکترومغناطیس همان اهمیتی را دارد که قوانین حرکت نیوتن در مکانیک کلاسیک دارند. اما میان این دو تفاوت فاحشی وجود دارد. انیشتین نظریه نسبیت خود را در سال ۱۹۰۵ ، یعنی تقریبا ۲۰۰ سال بعد از اعلام قوانین حرکت نیوتن و در حدود ۴۰ سال بعد از معرفی معادلات ماکسول ارائه داد. همانگونه که معرفی شده است، در حالتهایی که سرعت اجسام نزدیک سرعت نور می شود، باید قوانین نیوتن بطور جدی تصحیح شوند، اما در این حالتها لزومی ندارد که تغییری در معادلات ماکسول داده شود، این معادلات با نظریه نسبیت خاص کاملا سازگار است. در واقع ، نظریه انیشتین از تفکر عمیق و دقیق او در باره معادلات الکترومغناطیس ماکسول نشات گرفته است.

تشریح معادلات ماکسول

۱) معادله اول که می توان آنرا قانون گاوس در الکتریسته نیز نامید، بیان می کند که میدان الکتریکی با مقدار باری آن میدان را ایجاد می کند، رابطه مستقیم دارد.

۲) معادله دوم که می توان آنرا قانون گاوس در مغناطیس نام نهاد، بیان می کند، که تک قطب مغناطیسی وجود ندارد. یعنی بر خلاف بارهای مثبت و منفی که می توانند جدا از هم وجود داشته باشند، هرگز نمی توانیم دو قطب مغناطیسی (به عنوان مثال قطبهای یک آهنربا) را از هم جدا کنیم.

۳) معادله سوم که به قانون القای فارادی معروف است، بیان می کند که اگر میدان مغناطیسی (جدا از نظر تعداد یا از نظر جهت) تغییر کند، میدان الکتریکی در مدار القا می شود که به آن میدان الکتریکی القایی می گویند.

۴) معادله چهارم که به عنوان قانون آمپر نیز معروف است، بیان می کند که میدان مغناطیسی را می تواند در نتیجه یک میدان الکتریکی متغیر و یا یک جریان الکتریکی متغیر ایجاد کرد.

هادی شایق عین الدین بازدید : 192 سه شنبه 18 اسفند 1394 نظرات (0)



اصول انتخاب قطعات مداریک تقویت کننده ترانزیستوری :

  1. ابتدا ولتاژ منبع تغذیه را معلوم کنید.VCC=10 V
  2. سهم ولتاژ هر بخش VRC,VCE,VE را در نظر بگیرید. معمولا VCE=0.5*VCC, VE=0.1*VCC,VRC=0.4*VCC :
  3. مقدار مقاومت بار RL, مقاومت ایمیتر RE, و مقاومت کلکتور  RC,را مشخص نمایید. معمولا RC=4*RE :
  4. همیشه در نظر داشته باشید که IE=VE/RE,IE=IC
  5. از رابطه زیر برای یافتن ولتاژ ورودی بیس استفاده کنید:VB=0.6+VE =V2 و V1=VCC-V2
  6. مقاومتRE ترانزیستور را ضربدر B بهره مستقیم آن نمایید تا مقاومت واقعی از نگاه بیس بدست آید.
  7. مقاومت R2 را یک دهم تا صدم این مقدار در نظر بگیرید. R2=0.1*B*REیا R2=0.01*B*RE
  8. از این رابطه مقدار R1 را بدست آورید:  R1=R2*V1/V2
  9. برای خازن های کنارگذر ایمیتر از مقادیر زیر استفاده نمایید:(CRE=1/(0.2*3.14*f*RE (f حداقل فرکانس مدار است)
  10. برای ایزوله کردن هر طبقه از سایر طبقات از یک خازن یک میکروفاراد با دوبرابر ولتاژ مدار کمک بگیرید.
  11. مقاومت متغیر ایمیتر را از رابطه زیر بدست آورید: r'e=25mV/RE
  12. مقدار متوسط بهره ولتاژ هر طبقه را از رابطه زیر بدست آورید: AV=RC/r'e البته این رابطه بسته به نوع آرایش تقویت کننده ها کمی متفاوت است.
  13. جریان های I1,I2 مربوط به R1,R2  نباید از جریان ایمیتر بیشتر شوند.
  14. در بخش هایی که با مقاومت های تقسیم ولتاژ موجه هستید سعی نمایید مقاومت متصل به R2 حداقل ده تا صد برابر بیشتر از R2 باشد تا یک دهم الی یک صدم جریان از آن کمتر بگذرد. مثلا ده برابر بودن مقاومت متصل به R2 نسبت به R2 ، حدود 7% افت ولتاژ بر روی R2 نسبت به حالتی که نباشد ایجاد می کند. در صورتی که اگر این مقاومت 100 برابر R2 باشد این مقدار افت ولتاژ به 1% خواهد رسید.
  15. سعی نمایید مقدار مقاومت ورودی و خروجی هر مدار را از منظر جریان متناوب در نظر بگیرید تا ضمن تطبیق مقاومت ها از هدر رفتن توان در هر مداری جلوگیری شود.
  16. همانطور که می دانید 0.6 ولت بین بیس و ایمیتر باعث روشن شدن ترانزیستور می شود. به طور متوسط 0.1 ولت تغییرات بر روی این ولتاژ حدود 10 درصد میزان جریان بیس را تغییر می دهد.
  17. به ازای هر 60 میلی ولت تغییرات ولتاژ بیس ایمیتر، جریان کلکتور 10 درصد تغییر می کند.
  18. ولتاژ بیس ایمیتر به ازای هر درجه سانتی گراد حدود 2 میلی ولت تغییر می کند.


هادی شایق عین الدین بازدید : 923 یکشنبه 11 بهمن 1394 نظرات (0)


با سلام در این پست میخوام در مورد مکانیک کوانتومی بحثی داشته باشیم.انشاالله بتوانیم روشهای تقریبی را در مکانیک کوانتومی فرا بگیریم.راستش فقط چند مسئله در مکانیک کوانتومی هستند که چه با هامیلتونی مستقل از زمان یا وابسته به زمان قابل حل هستند پس ما به ناچار مجبوریم از روشهای تقریبی استفاده کنیم.در این پست نظریه اختلال مستقل از زمان(حالت غیر تبهگن) را مورد بررسی قرار میدهیم و در پستهای بعدی روشهای تقریبی را کامل خواهیم کرد.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام یک را بیشتر دوست دارید
    کدام موضوع سایت را بیشتر دوست دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 69
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 24
  • آی پی امروز : 58
  • آی پی دیروز : 78
  • بازدید امروز : 138
  • باردید دیروز : 272
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 138
  • بازدید ماه : 4,940
  • بازدید سال : 22,041
  • بازدید کلی : 191,743